اثرات زرینبایندرو بنتوفید بر افزایش وزن روزانه، ضریبتبدیل خوراک، متابولیتهای خون و فرآسنجههای شکمبه
بخش تحقیق و توسعهی شرکت دانش بنیان ویوان
چکیده:
در این مطالعه به منظور بررسی تاثیر خوراکهای حاوی ۲ درصد زریّنبایندر یا بنتوفید بر عملکرد پروار، متابولیتهای خون، غلظت نیتروژنآمونیاکی و pH مایع شکمبه از ۱۸ راس گوسالهی نر هلشتاین با میانگین وزن ۲۳± ۲۲۷ کیلوگرم در قالب طرح کاملا تصادفی استفاده گردید. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از : ۱- جیرهی پایه ۲- جیرهی پایه+۲ درصد بنتوفید ۳- جیرهی پایه+۲ درصد زریّنبایندر. غلظت نیتروژنآمونیاکی شکمبه ، نیتروژن اورهای و کل پروتئین پلاسمای خون تحت تاثیر نوع تیمار قرار گرفت(۰۵/۰>P)
بهطوریکه کمترین غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه و اورهی خون و بیشترین غلظت پروتئین پلاسما در تیمار حاوی زریّنبایندر مشاهده شد، اما نوع تیمار تاثیری بر pH مایع شکمبه، غلظت پلاسمایی گلوکز و آنزیمهای کبدی AST(آسپارتات آمینوترانسفراز) و ALT(آلانین آمینوترانسفراز) نداشت(۰۵/۰<P).
افزایش وزن روزانه و ضریبتبدیل خوراک تحت تاثیر نوع تیمار قرار گرفت(۰۵/۰>P)،
بهطوری که بیشترین افزایش وزن روزانه(۴۳۵/۱ کیلوگرم) و پایین ترین ضریبتبدیل خوراک(۸۳/۶) مربوط به جیرهی حاوی زریّنبایندر و سپس بنتوفید بود(افزایش وزن روزانه و ضریبتبدیل خوراک در گروه شاهد به ترتیب۳۰۳/۱ کیلوگرم و ۳۷/۷ بود). خوراک مصرفی روزانه تحت تاثیر نوع تیمار قرار نگرفت(۰۵/۰<P).
مقدمه:
امروزه بخش قابل توجهی از نیاز کشور به گوشت قرمز از طرحهای پرواربندی فشرده تأمین میشود. یکی از مواد متراکم در تغذیهی دامهای پرواری منابع پروتئینی میباشد که استفادهی بهینه از پروتئین خام و مخصوصاً NPN (نیتروژن غیر پروتئینی) میتواند هم از نظر اقتصادی و هم از نظر عملکرد دام حائز اهمیّت باشد(آقاشاهی و همکاران، ۱۳۸۳). یکی از مشکلات اساسی در رابطه با ناکارآمدی استفاده از نیتروژن در نشخوارکنندگان هدر رفت نیتروژن در شکمبه در نتیجهی تجزیهی سریع آن است. یکی از ترکیبات مهم مورد مصرف باکتریهای شکمبه(به منظور سنتز پروتئین میکروبی) نیتروژن آمونیاکی شکمبه می باشد. نیتروژن آمونیاکی در نتیجه تجزیه پروتئینها، اسیدهای آمینه، اوره و … در شکمبه حاصل می شود. بهطور کلی مقداری از این منبع نیتروژنی به مصرف باکتریها رسیده و مازاد آن از طریق دیواره شکمبه وارد خون شده و در کبد تبدیل به اوره میشود و وقتی مقدار آمونیاک رسیده به کبد بیش از ظشرفیت کبد در تبدیل آن به اوره باشد سبب تجمع آمونیاک و اتلاف منابع پروتئین می شود(ون اولپن ،۱۹۷۷). از سوی دیگر فعالیتهای دامپروری از جمله منابع برشمرده نشدهای هستند که به دلیل مشارکت در انتشار آمونیاک و آلودگی نیتراتی آبهای سطحی و زیر زمینی، به آلودگی نیتروژنی محیط زیست کمک میکنند( ۲۰۰۳ ،۱۹۹۳ NRC).
یکی از مواد قابل دسترس در کشور ما که می تواند باعث کنترل غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه و استفاده مؤثر از آن جهت سنتز پروتئین میکروبی و کاهش دفع آن به محیط زیست شود بنتونیت است. بنتونیت با توجه به ساختار فیزیکی و شیمیایی خود از یک سو بهواسطهی جذب سطحی پروتئینها و اسیدهای آمینه تا حدی آنها را از تخمیر میکروبی محفاظت می کند که این باعث کاهش غلظت نیتروژن آمونیاکی شکمبه میشود و از طرف دیگر به خاطر خاصیت تعویض یونی سبب می شود یون آمونیوم با کاتیونهای موجود در ساختمان آن مبادله گردد و سپس با آزاد سازی آهستهی یون آمونیوم موجب استفاده موثر میکروارگانیسمهای شکمبه از این ماده برای سنتز پروتئین میکروبی میشود(نیکخواه و همکاران ،۲۰۰۱). خواص بنتونیتها بسته به منشأ و نوع معدن، خلوص، فرآوریهای فیزیکی و شیمیایی، قدرت جذب آب، کانیهای همراه، میزان رطوبت، میزان عناصر سنگین، اندازهی ذرات و… بسیار متفاوت است، ازاینرو ویژگیهایی که برای آنها بیان می شود باید حتماً به اثبات برسند. در این آزمایش به منظور تعیین اثرات زریّنبایندر و بنتوفید تولیدی شرکت گروه ویوان بر بهرهوری استفاده از پروتئین و اوره در شکمبه: عملکرد پروار، متابولیتهای خونی، غلظت نیتروژنآمونیاکی مایع شکمبه و PH مایع شکمبهی گوسالههای نر هلشتاین مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها:
حیوانات وطرح آزمایشی- در این آزمایش از ۱۸ رأس گوسالهی نر هلشتاین با میانگین وزن اولیهی ۲۳±۲۲۷ کیلوگرم در قالب طرح کاملا تصادفی در یک دورهی ۶۳ روزه استفاده شد. هر یک از گوسالهها بهطور تصادفی در گروههای ۶ تایی به یکی از تیمارهای آزمایشی اختصاص داده شد و در کل دورهی طرح در باکسهای انفرادی نگهداری شدند. خوراکدهی روزانه دو نوبت هر روز صبح و بعد از ظهر صورت گرفت و حیوانات به طور آزاد به آب دسترسی داشتند. در روزهای ۲۱ و ۶۳ نمونهگیری انجام گرفت. خوراکهای آزمایشی بر اساس نرم افزار NRC (2000) تنظیم شدند.
جیرهها–مواد خوراکی استفاده شده در آزمایش شامل علف خشک یونجه، سیلوی ذرت، دانهی جو، دانهی ذرت، کنجالهی سویا و اوره بود. میزان اوره در همهی جیرهها ۱% بود. مکمل مواد معدنی و ویتامینی نیز به میزان ۲% به جیرهها اضافه شد. جیرههای آزمایشی عبارت بودند از: جیرهی پایه، جیرهی حاوی ۲ درصد زریّنبایندر و جیرهی حاوی ۲ درصد بنتوفید. پروتئین خام جیرهها در دامنهی ۲/۱۵ تا۴/۱۵% بود و جیرهها از لحاظ NDF، ADF و EE یکسان بودند و ترکیب یونجهی مورد استفاده شامل: مادهی خشک، ۹۲ در صد؛ پروتئین خام، ۶۷/۱۳؛ الیاف نامحلول در شویندهی خنثی، ۳۰/۴۸ ؛ الیاف نامحلول در شویندهی اسیدی، ۳۶؛ چربی محلول در اتر، ۲/۱ و خاکستر، ۸۰/۱۰ در صد مادهی خشک بود.
تجزیهی آزمایشگاهی مواد:
تجزیهی آزمایشگاهی مواد با استفاده از امکانات آزمایشگاهی گروه علوم دامی دانشکدهی کشاورزی دانشگاه فردوسی و مطابق با(۱۹۹۰) AOAC انجام شد.
محاسبه و آنالیز آماری
تجزیهی آماری دادههای مربوط به pH و نیتروژنآمونیاکی مایع شکمبه، متابولیتهای خون ، افزایش وزن روزانه ،ضریبتبدیل و خوراک مصرفی روزانه با استفاده از مدل mixed نرم افزارSAS (2002) انجام گرفت.
نتایج و بحث:
الف) افزایش وزن روزانه، خوراک مصرفی و ضریبتبدیل:
دادههای مربوط به افزایش وزن روزانه(کیلوگرم در روز)، خوراک مصرفی(کیلوگرم در روز) و ضریبتبدیل خوراک گوسالههای نر تغذیه شده با جیرههای حاوی بنتوفید و زریّنبایندر در جدول شمارهی ۱ نشان داده شده است.
جدول ۱- افزایش وزن روزانه(کیلوگرم در روز)، خوراک مصرفی(کیلوگرم در روز) و ضریبتبدیل خوراک گوسالههای نر تغذیه شده با جیرههای حاوی بنتوفید و یا زریّنبایندر
در هر ردیف بین اعداد با حروف متفاوت اختلاف معنیداری وجود دارد(۰۵/۰>P).
عدم درج حرف در یک ردیف بیانگر عدم اختلاف معنیدار بین میانگینها میباشد(۰۵/۰<P).
۱- جیرهی پایه + ۲ درصد زریّنبایندر ۲- جیرهی پایه + ۲ درصد بنتوفید ۳- SEM : خطای استاندارد میانگین ۴- سطح احتمال معنیدار شدن
در این آزمایش افزایش وزن روزانه و ضریبتبدیل خوراک تحت تأثیر نوع تیمار آزمایشی قرار گرفت(۰۵/۰>P). بهطوری که بیشترین میانگین افزایش وزن روزانه مربوط به تیمار دارای زریّنبایندر بود و کمترین میانگین افزایش وزن روزانه در تیمار شاهد مشاهده گردید و همچنین بهترین ضریبتبدیل خوراک در جیرهی حاوی زریّنبایندر مشاهده شد.
همانطور که اشاره گردید بنتونیت به دلیل دارا بودن خاصیت تبادل کاتیونی و همچنین جذب سطحی پروتئینها باعث بهبود استفاده از نیتروژنآمونیاکی شکمبه میگردد(صالح و همکاران، ۲۰۰۰) که در نتیجهی آن تولید پروتئین میکروبی افزایش مییابد و میتواند باعث بهبود ضریبتبدیل خوراک و افزایش وزن روزانه گردد(جاکویس و همکاران، ۱۹۸۶). آقاشاهی و همکاران(۱۳۸۳) گزارش کردند استفاده از ۴ درصد بنتونیت در جیرهی گوسالههای نر پرواری بهطور معنیداری باعث افزایش وزن روزانه و بهبود ضریبتبدیل خوراکی گردید(۰۵/۰>P). هلال و همکاران(۲۰۱۰) گزارش کردند افزودن ۴ درصد بنتونیت سدیمی به جیرهی بزهای شیرده بهطور معنیداری باعث بهبود افزایش وزن روزانه گردید(۰۵/۰>P). ایوان وهمکاران(۱۹۹۲) گزارش کردند افزودن ۵/۰ درصد بنتونیت به جیرهی گوسالههای پرواری بهطور معنیداری باعث کاهش افزایش وزن روزانه گردید(۰۵/۰>P).
کیانوش و همکاران(۱۳۸۷) گزارش کردند استفاده از ۴ درصد بنتوینت سدیم در جیرهی گوسالههای پرواری بهطور معنیداری(۰۵/۰>P) باعث بهبود افزایش وزن گوسالهها شد در حالی که تأثیر معنیداری بر میزان خوراک مصرفی نداشت. همچنین استفاده از ۲ درصد بنتونیت سدیم باعث بهبود معنیدار(۰۵/۰>P) ضریبتبدیل خوراک گردید. خادم و همکاران(۲۰۰۷) گزارش کردند افزودن ۲ یا ۴ درصد بنتونیت به جیرهی برههای پرواری تاثیر معنیداری بر مصرف خوراک، ضریبتبدیل خوراک و افزایش وزن روزانه نداشت. محسن و تاوفیک(۲۰۰۲) گزارش کردند افزودن بنتونیت به جیرهی بزها باعث افزایش معنیدار ضریبتبدیل خوراکی گردید، همچنین بنتونیت باعث بهبود افزایش وزن روزانه شد، اما تفاوتی بین سطح استفاده از بنتونیت مشاهده نگردید(۵/۲ درصد در برابر ۵ درصد). باتوجه به ویژگیهای متفاوت بنتونیتهای مختلف، برخی نتایج متناقض میتواند ناشی از این عامل باشد.
ب) غلظت نیتروژن آمونیاکی مایع شکمبه
غلظت نیتروژنآمونیاکی در ۱ و ۴ ساعت پس از خوراکدهی تحت تاثیر نوع تیمار قرار گرفت(۰۵/۰>P). بهطوریکه کمترین غلظت نیتروژنآمونیاکی مربوط به جیرهی حاوی زریّنبایندر بود و بیشترین آن در تیمار شاهد مشاهده گردید. محسن و تاوفیک(۲۰۰۲) گزارش کردند استفاده از ۵/۲ و ۵ درصد بنتونیت سدیم در جیرهی بزهای آنقوره باعث کاهش غلظت نیتروژنآمونیاکی مایع شکمبه گردید(۰۵/۰>P). والز و همکاران(۱۹۹۸) گزارش کردند افزودن ۷۵/۰ درصد بنتونیت به جیرهی برههای پرواری اثر معنیداری بر غلظت نیتروژنآمونیاکی مایع شکمبه نداشت(۰۵/۰<P) که احتمالاً بهخاطر استفاده از سطوح پایین بنتونیت میباشد. کالیوودا(۱۹۸۷) و اِل سادنی( ۲۰۰۳) از سطوح بالاتر بنتونیت(۸-۲ درصد) در جیره نسبت به بقیهی محققان استفاده کردند. آنها گزارش کردند افزودن بنتونیت باعث کاهش غلظت نیتروژنآمونیاکی در هنگامیکه غلظت نیتروژنآمونیاکی بالا است میگردد و هنگامیکه غلظت آن پایین میآید باعث میشود نیتروژنآمونیاکی جذب شده آزاد گردد.
پ) pH مایع شکمبه
pH مایع شکمبه در هیچ یک از زمانهای پس از خوراک دهی تحت تاثیر نوع تیمار قرار نگرفت(۰۵/۰<P). در یک ساعت پس از خوراکدهی کمترین میزان pH مایع شکمبه مربوط به تیمار حاوی بنتوفید و بیشترین آن مربوط به تیمار حاوی زریّنبایندر بود، اما در ۴ ساعت پس از خوراکدهی بیشترین میانگین pH مربوط به تیمار شاهد و کمترین آن در تیمار حاوی بنتونیت کلسیمی مشاهده گردید. بررسی روند تغییرات pH نشان داد تا ۴ ساعت پس از خوراک دهی در همهی تیمارها pH مایع شکمبه روند نزولی داشت. روند تغییرات pH نشان داد که تا یک ساعت پس از خوراکدهی کمترین تغییرات pH مربوط به جیرهی حاوی زریّنبایندر بود که میتواند بهدلیل جایگزینی H+ موجود در مایع شکبمه با کاتیونهای موجود در بنتونیت باشد(استیفنسون و همکاران، ۱۹۹۲). افزودن ۲ درصد بنتونیت سدیم به جیرهی گوسفندان تاثیری بر pH شکمبه نداشت(۰۵/۰<P)(ایوان و همکاران، ۲۰۰۱). هلال و همکاران(۲۰۱۰) گزارش کردند افزودن ۴ درصد بنتونیت به جیرهی میشهای شیرده تاثیر معنیداری بر pH مایع شکمبه نداشت و علاوه بر این به طور غیر معنیداری باعث کاهش pH گردید. سالم و همکاران(۲۰۰۱) گزارش کردند افزودن ۲ درصد بنتونیت به جیرهی گوسفندان باعث افزایش pH مایع شکمبه گردید(۰۵/۰>P).
ت) غلظت نیتروژن اورهای پلاسمای خون و غلظت کل پروتئین پلاسمای خون
غلظت نیتروژن اورهای خون در ۱ ساعت پس از مصرف خوراک تحت تأثیر نوع تیمار آزمایشی قرار نگرفت اما در ۴ ساعت پس از مصرف خوراک غلظت نیتروژن اورهای خون در جیرههای حاوی زریّنبایندر و بنتونیت کلسیمی نسبت به تیمار شاهد بهطور معنیداری کمتر بود(۰۵/۰>P) که میتواند ناشی از تأثیر بنتونیت در جذب و آزادسازی نیتروژنآمونیاکی شکمبه باشد(محسن و تاوفیک، ۲۰۰۲). بارتوس و همکاران(۱۹۸۲) و صالح(۱۹۹۴) نشان دادند اضافه کردن بنتونیت به جیرهی نشخوارکنندگان حاوی اوره بهطور معنیداری باعث کاهش غلظت نیتروژن اورهای خون گردید، اما در آزمایش هلال و همکاران(۲۰۱۰) تأثیر معنیداری بر غلظت نیتروژن اورهای خون نداشت که این نتایج گوناگون میتواند ناشی از بنتونیتهای متفاوت استفاده شده باشد.
غلظت کل پروتئین پلاسمای خون در جیرهی حاوی زریّنبایندر در ۰ و ۱ و ۴ ساعت پس از خوراک دهی نسبت به تیمار شاهد بالاتر بود(۰۵/۰>P). همچنین در تیمار حاوی بنتونیت کلسیمی در زمانهای ۰ و ۱ ساعت غلظت کل پروتئین پلاسمای خون نسبت به شاهد بهطور معنیداری بالاتر بود(۰۵/۰>P). اما در۴ ساعت پس از مصرف خوراک تفاوت بین آنها معنیدار نبود(۰۵/۰<P). در مطالعهی محسن و تاوفیک(۲۰۰۲) و خادم و همکاران(۲۰۰۷) افزودن بنتونیت سبب افزایش معنیدار غلظت کل پروتئین پلاسمای خون گردید اما در مطالعهی هلال و همکاران(۲۰۱۰) تأثیری بر پروتئین پلاسمای خون نداشت. افزایش غلظت کل پروتئین پلاسمای خون احتمالاً میتواند به دلیل افزایش تولید پروتئین میکروبی در جیرههای حاوی بنتونیت باشد(خادم و همکاران، ۲۰۰۷).
ث) غلظت گلوکز پلاسمای خون و آنزیمهای کبدی
در این آزمایش غلظت گلوکز خون تحت تأثیر نوع تیمار قرار نگرفت(۰۵/۰<P). بیرینگ و شلتز( ۱۹۶۸) گزارش کردند استفاده از۵ درصد بنتونیت سدیم در جیرهی گاوها به طور معنیداری باعث افزایش غلظت گلوکز خون گردید(۰۵/۰>P). محسن و تاوفیک(۲۰۰۲) گزارش کردند استفاده از ۵/۲ و ۵ درصد بنتونیت در جیرهی بزهای آنقوره تأثیری بر غلظت گلوکز نداشت(۰۵/۰<P). خادم و همکاران(۲۰۰۷) گزارش کردند افزودن۴ درصد بنتونیت به جیرهی برههای پرواری به طور معنیداری باعث کاهش غلظت گلوکز خون گردید(۰۵/۰>P). عوامل بسیار زیادی میتوانند غلظت گلوکز خون را تحت تأثیر قرار دهند، بنابراین تعیین تأثیر بنتونیت بر سطح گلوکز پلاسما انجام تحقیقات بیشتر و آن هم در شرایط پایدارتری را میطلبد.
در این آزمایش نوع تیمار تأثیری معنیداری بر غلظت آنزیمهای کبدی آسپارتات آمینو ترانسفراز(AST) و آلانین آمینو ترانسفراز(ALT) نداشت(۰۵/۰<P). سالم و همکاران(۲۰۰۱) گزارش کردند افزودن بنتونیت به جیره بهطور معنیداری باعث افزایش AST ، ALT گردید(۰۵/۰>P). فراهات(۱۹۷۵) گزارش کرد بنتونیت باعث افزایش غلظت آنزیمهای کبدی AST و ALT میگردد(۰۵/۰>P). صالح(۱۹۹۹) گزارش کرد بنتونیت تأثیری بر غلظت آنزیمهای کبدی AST ، ALT نداشت. غلظت آنزیمهای مذکور شاخصی از میزان آسیب کبدی در اثر استفاده از یک افزودنی میباشد. باتوجه به نتایج این مطالعه بنتونیت هیچگونه اثر مخرب و مسمومیتزایی برای کبد و بدن گوسالههای نر پرواری ندارد که این امر قابل پیشبینی بود، چراکه آخرین آنالیزهای انجام شده در سازمان زمینشناسی ایران نشان داده است که غلظت فلزات سنگین در زریّن بایندر صفر است و دو مورد در حد کمتر از ۲ پیپیاِم(میلیگرم در یک میلیون میلیگرم) میباشد که بسیار کمتر از حدی است که استانداردها اجازه میدهند و نیز در سایر تحقیقات انجام شده در مورد زریّنبایندر و بنتونیت کلسیمی نهتنها اثر سوئی گزارش نشده بلکه این مواد با داشتن اثرات ضد سموم قارچی و آفلاتوکسینها موجب بهبود فعالیت کبد نیز میشوند. به نظر میرسد در کنار غلظت گلوکز و آنزیمهای کبدی پلاسما، غلظت اسیدهای چرب فرار موجود در شکمبه و پلاسمای خون در تفسیر اثرات متابولیسمی بسیارسودمند باشد.
نتیجهگیری:
این مطالعه نشان داد که، افزودن زریّنبایندر و بنتوفید به جیره، موجب کاهش و تعدیل غلظت نیتروژنآمونیاکی شکمبه و نیتروژن اورهای خون و افزایش غلظت کل پروتئین پلاسمای خون میشود. همچنین مشخص شد که زریّنبایندر و بنتوفید موجب کاهش ضریب تبدیل و بالا رفتن افزایش وزن روزانه در گوساله های پرواری می شوند. این نتایج به این معنی است که زریّنبایندر و بنتوفید از هدر رفت پروتئین و منابع نیتروژنی خوراک به محیط زیست جلوگیری میکنند و موجب افزایش ابقاء و بهرهوری نیتروژن در بدن دام میشوند که این مسئله اثر خود را در افزایش وزن روزانه و کاهش ضریبتبدیل نسبت به تیمار شاهد بروز میدهد.
جهت دریافت اطلاع بیشتر در مورد توکسین بایندر معدنی زرین بایندر اینجا را کلیک کنید.
محصولات ویوان :